چرا ۱۶ آذر به روز دانشجو نام گذاری شد؟

رضا کریمی: در تاریخ ۲۴ آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران می‏ آید. نیکسون به ایران می‏آمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای ۲۸ مرداد) ببیند. در مقابل دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای سیاه، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (۱۴ آذر) زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز ۱۴ آذر تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عده‏ای دست گیر شدند. این وضع در روز ۱۵ آذر هم ادامه داشت. و بیشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکی و داروسازی و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏ای را پیش بینی می‏کردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگیری بود. بعد از گذشت مدتی برای جلوگیری از تنش و درگیری چندین دانشکده تعطیل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رییس دانشگاه تعطیل گردید. نیروهای نظامی رژیم که بشدت رفت و آمد دانشجویان را کنترل کرده و در این بین عده ای را نیز دستگیر نموده بودند, با حضور در کلاس یکی از اساتید دانشکده فنی (مهندس شمس استاد نقشه کشی) زمینه اعتراض را در کلاس درس ایجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگیر نمایند. دستگیری دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجویی دیگر بر روی نیمکت کلاس فریاد می زند: “آقا ما چقدر بی عرضه هستیم. چقدر بدبخت هستیم.

 

این کلاس نیست، این درس نیست. یک عده ای بدون اینکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگیرند وارد کلاس می‌شوند و هیاهو در می‌گیرد. تف به این کلاس و تف به این مملکت!” دانشکده فنی به هم می‌ریزد و در محاصره کامل نظامیان قرار می‌گیرد و به یکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون می‌غلطند عده‌ای زخمی شده و در این میان سه دانشجو به نامهای قندچی و بزرگ نیا و شریعت رضوی به شهادت می‌رسند. همان روز ۱۶ آذر پلیس توسط رادیو اعلام کرد: “عده‌ای از دانشجویان در کلاسهای درس نشسته بودند و به پلیس چهره خشنی نشان می‌دادند و پلیس را مسخره می‌کردند و این باعث شده که پلیس به واکنش بیفتد. پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت ولی دانشجویان به پلیس حمله کردند و می‌خواستند اسلحه‌شان را بگیرند. پلیس در قالب دفاع این کار را کرده و قصدش زدن دانشجویان نبوده است.” فردای آن روز شاه تیمسار مزینی را برای دلجویی به دانشگاه می‌فرستد تا خودش را از این گناه و تقصیر تبرئه کند. وی با خانواده‌های شهدا ملاقات می‌کند و در دانشگاه به ظاهر از اساتید و روسا عذرخواهی می‌کند. دو روز بعد از واقعه ۱۶ آذر، نیکسون به ایران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهی که هنوز به خون دانشجویان بی‌گناه رنگین بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد. روز ۱۶ آذر به عنوان روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگی در دفتر تاریخ این سرزمین به یادگار ثبت گردیده است.

رضا-کریمی

اما؛ بی تردید پرسشگری و انتقاد سازنده لازمه تفکر، پویایى و پیشرفت است. دانشجو در دانشگاه مى‏آموزد که در برابر هر چه مى‏شنود و مى‏بیند چون و چرا بگذارد . اما و اگر کند، بپرسد و علت‏یابى کند. هر خواسته یا نکته‏اى را بى‏دلیل نپذیرد و با شک به امور بنگرد. دانشجو در دانشگاه فرامى‏گیرد که در مقابل هر رویدادى، مکث و تامل کند. در پس هر حادثه، ریشه‏ها و علل آن را ارزیابى کند و هر اتفاقى را تجزیه و تحلیل نماید. این روحیه، که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکرى مى‏بخشد و او را در زمره قشر روشنفکر و منتقد جامعه قرار مى‏دهد. از این رو دانشجوی سیاسی به عنوان فعالترین و حساس ترین عضو دانشگاه، پرسشگر بوده و زبان انتقادى و طلبکارانه دارد و به فرموده مقام معظم رهبری « مبادا کسى تصور کند که اگر این زبان انتقادى حتّى یک کمى تلخ هم باشد، حالا بنده که اینجا نشسته ام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقاً خودِ این زبان انتقادى هم برخاسته ى از همان نگاه و توقعات آرمانى است؛ راضى نبودن به آنچه که داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزى است که نداریم و این درست همان چیزى است که ما میخواهیم.» از این رو دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابى خود را به دور از هر گونه مصلحت اندیشى و با صداقت کامل مطرح کنند، زیرا اگر دانشجو مصلحت‏اندیش باشد، مسئولین جامعه به طریق اولى در تصمیم‏گیرى‏هاى خود نیز مصلحت‏اندیش مى‏شوند.

در مرحله بعد با توجه به اهمیت توسعه علمی که مبنای توسعه پایدار و همه جانبه در کشور است، وظیفه اول و حرفه ای دانشجویان؛ ارتقای سطح علمی، تحقیقاتی و پژوهشی می باشد. چرا که دانشجویان باید در مقام شناسایی و برجسته نمودن مطالبات و خواسته ها و نیازهای واقعی جامعه بر آمده و با استفاده از تحرک، شادابی و پویایی دوران جوانی خویش در مسیر ارایه راه حل های علمی و خلق ایده های نو برای نیل به مطالبات و خواسته های مردم گام بردارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *